علی اصغر بانوئی؛ پریسا مهاجری؛ کوروش جوادی پاشاکی؛ پگاه خالقی؛ سید محمد امین حسینی
چکیده
در این مقاله دو کارکرد صندوق بازنشستگی کشوری در چارچوب ماتریس حسابداری اجتماعی برجسته میگردند. نخست شناسایی هدایت منابع (کسورات) از عوامل تولید به تخصیص درآمد نهادها و سپس به انتقالات جاری بین نهادی است و دوم سنجش نقش و اهمیت صندوق بازنشستگی کشوری در افزایش تولید، افزایش درآمد عواملتولید (GDP) و افزایش درآمدهای نهادهای داخلی جامعه ...
بیشتر
در این مقاله دو کارکرد صندوق بازنشستگی کشوری در چارچوب ماتریس حسابداری اجتماعی برجسته میگردند. نخست شناسایی هدایت منابع (کسورات) از عوامل تولید به تخصیص درآمد نهادها و سپس به انتقالات جاری بین نهادی است و دوم سنجش نقش و اهمیت صندوق بازنشستگی کشوری در افزایش تولید، افزایش درآمد عواملتولید (GDP) و افزایش درآمدهای نهادهای داخلی جامعه در کل اقتصاد با استفاده از ضرایب فزاینده مرسوم و جدید میباشد. تفاوت بین آن دو ضریب فزاینده، ملاک نقش و اهمیت نهاد صندوق در ساختار اقتصاد در نظر گرفته میشود. واکاوی دو کارکرد فوق حول دو سوال محوری مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد: یک- آیا طبقهبندیهای جدید از جبران خدمات کارکنان و نهادها در ارتباط با کسورات بازنشستگی میتواند مبنای شناسایی کارکرد صندوق بازنشستگی کشوری در ساختار اقتصاد ایران قرار گیرند؟ دو- صندوق بازنشستگی کشوری چه سهمی از افزایش تولید، افزایش GDP و افزایش درآمد نهادهای داخلی جامعه را دارد؟ با بهکارگیری جدیدترین ماتریس حسابداری اجتماعی تفصیلی سال ۱۳۹۵، یافتههای کلی نشان میدهند که نخست صندوق بازنشستگی کشوری نقش بسزایی در هدایت کسورات دارد به طوریکه سهم صندوق4/65 درصد و سهم سایر نهادها 6/34درصد را نشان میدهد. دوم- سهم صندوق از تولید GDP و درآمد نهادها به ترتیب 30/0 درصد، 34/0درصد و 04/1درصد را آشکار میکند.